سبد خرید 0

نکات مربوط به عکاسی تکواندو

10 / 10
از 1 کاربر
« بازگشت به لیست مقالات | یکشنبه 15 دی 1398 در ساعت 19 : 56 دقیقه | نظرات کاربران ( 0 )

نکات مربوط به عکاسی تکواندو


هفته گذشته فرصتی برای عکاسی از یک رویداد اسپیرینگ محلی، تکواندو محلی داشتم و تصمیم گرفتم برخی از عکس های

این رویداد را به همراه برخی نکات و آموخته های عکاسی به اشتراک بگذارم. من از 12 سالگی درگیر تکواندو بوده ام و در حالی

که سالهای زیادی را صرف شرکت در این ورزش زیبا و بسیار پرانرژی (و حتی گاه بی رحمانه) کردم ، هرگز فرصتی برای عکس

گرفتن از آن نداشتم. در حالی که طی 2 هفته گذشته از بیماری ذات الریه رنج می بردم ، نتوانستم یک تکواندوکار را با برخی از

بهترین ورزشکاران کلرادو عوض کنم. روزانه داروهای آنتی بیوتیک خود را دریافت کردم ، سپس به سرعت برنامه ای را تهیه کردم

و پیاده شدم.



من یک عکاس ورزشی نیستم و هرگز قبلاً واقعاً یک رویداد ورزشی را در داخل خانه شاتر نکردم. با این حال ، قبل از برنامه ریزی

در مورد اینکه چه چیزی را با خود به همراه داشته باشم ، تصمیم گرفتم که به محل اولیه سفر کنم و شرایط روشنایی را ارزیابی

کنم. همانطور که انتظار داشتم ، مکان بسیار کم نور بود ، بدون پنجره های بزرگ و فقط در داخل چراغ های فلورسنت برای

روشن کردن انگشترها. برای بدتر شدن اوضاع ، اسپارینگ تکواندو یک رویداد بسیار پر سرعت است که برای بدست آوردن هر

نتیجه مناسب و بدون تار شدن ، به سرعت سریع شاتر نیاز دارد. و نکته آخر اینکه سرعت فوکوس اتوماتیک برای هر نوع ورزش

در داخل خانه از اهمیت بالایی برخوردار است ، زیرا ورزشکاران بسیار سریع حرکت می کنند و حفظ تمرکز این امر می تواند

دشوار باشد. بعد از مشخص شدن با كیفیت خوب از كجا شات می كنم ، تصمیم گرفتم كه نیكون D3s خود را بگیرم به همراه

لنزهای نیکون 70-200mm f / 2.8G VR II برای بدست آوردن نتایج سریع و دقیق ، با تطبیق پذیری زوم. من قبلاً این دسته

کوچک موسیقی جاز را برای ورزش های خارج از منزل از نزدیک استفاده کرده ام و می دانستم ناامید نمی شود. می خواستم

عکس های بدنی از ورزشکاران را ضبط کنم و عمل بین 5 تا 10 متر از من دور شود ، بنابراین محدوده 70-200 میلی متر روی قاب

کامل برای کودکان و بزرگسالان عالی بود.

 

من برای اولین بار در مورد عکاسی فقط در نور موجود با حساسیت بالا ISO (بالاتر از ISO 3200) فکر کردم تا سرعت شاتر من به

یک سطح قابل قبول افزایش یابد تا بتوانم حرکت را یمتوقف کنم. با این حال ، پس از گذراندن کمی وقت در ورزشگاه ، فهمیدم که

شاید مجبور شوم در سطح ISO بالاتر حتی فراتر از منطقه راحتی من شات کنم. آخرین چیزی که می خواستم این بود که با یک

دسته از تصاویر شلوغ و مبهم برگردم. بنابراین تصمیم به استفاده از فلش گرفتم.


هنگامی که نور کم وجود دارد ، گاهی اوقات چاره ای جز ایجاد آن ندارید. و فلاش می تواند ابزاری بسیار قدرتمند برای کمک به

شما در آن شرایط باشد ، خصوصاً به دلیل توانایی بی نظیر آن در توقف حرکت در سرعت شاتر کندتر. این طرح برای روشن کردن

سوژه ها با یک نور وسیعو زیاد بود که به اندازه کافی قدرتمند است تا در ناحیه حلقه پخش شود ، نوعی ایجاد یک پنجره بزرگ

روشن در داخل سالن بدنسازی. من قصد نداشتم با پیچیدن چندین چراغ چیز پیچیده ای را تنظیم کنم ، زیرا این کار فاجعه خواهد

بود برای مدیریت آن چراغ ها بدون اینکه کسی به آنها توجه کند. دو طرف حلقه از ترافیک زیادی برخوردار بودند که هم ورزشکاران

و هم تماشاگران دائماً در داخل و بیرون حرکت می کردند. برخی مانیتورها به ثمر رساندند که روی میزها از یک طرف قرار داشتند

و به نظر می رسد منطقه ای است که می توانم کم و بیش آن را کنترل کنم.


هنگامی که موقعیت مکانی خود را مشخص کردم ، مجبور شدم به این فکر کنم که چه چیزی را باید استفاده کنم - چراغ قوه

نیکون SB-900 یا یک نور بسیار قدرتمند تر از استودیو. مگر اینکه از یکی از آن دسته از براکت های triflash استفاده کنید که می

تواند سه چراغ جلو را نگه داشته باشد ، یک چراغ سرعت تنها به اندازه کافی قدرتمند نیست تا بتواند یک منطقه بزرگ را روشن

کند ، به خصوص هنگامی که در جعبه نرم قرار دارد. بعلاوه ، زمان بازیافت سریع و قوام خروجی فلش نیز بسیار مهم هستند ،

زیرا می توانم به سرعت اقدام به شاتر ، فریم بعد از قاب نمایم. چراغ های چراغ قوه فقط نمی توانند آن نوع از خروجی های

خواستار را ارائه دهند این یک فاقد فکری بود که مجبور شدم از یک نور قدرتمند استفاده کنم ، بنابراین چراغ قوه را در خانه رها

کردم و کیت Elinchrom Ranger RX خود را با باتری قابل حمل بزرگ به همراه یک جعبه نرم 39 گرفتم.. راه اندازی گران است ،

اما در هنگام نیاز به قدرت و قوام فلاش ، ارزش هر سکه ای را دارد.


بعد از رسیدن به محل ، مونتاژ و تنظیم نور کمتر از 5 دقیقه طول کشید. دوربین را روی حالت دستی (برای ثبات عکس) تنظیم

کردم ، سپس ISO را روی 800 تنظیم کردم (می خواستم تصاویر بدونشلوغی داشته باشد) و سرعت شاتر من را به 1/250 ثانیه

(حداکثر سرعت شاتر با توجه به حداکثر سرعت همگام سازی از 1/250). من معمولاً از PocketWizard Plus II استفاده می

کنمواحدهای دارای چراغ های بزرگ ، زیرا می توانم در صورت لزوم آنها را با چراغ های روشنایی و سایر چراغ ها مخلوط کنم.

حداکثر سرعت همگام سازی حداکثر 1/250 فقط قطع نکردن آن برای من بود و وقتی ورزشکاران با سرعت زیاد لگد می شدند

دنباله تار می گرفتم ، بنابراین تصمیم گرفتم سرعت شاتر را به 1/320 (1/3 افزایش توقف) افزایش دهم. برای فشار محدودیت ها

هنگامی که بیش از حد مجاز سرعت همگام سازی هستید ، قسمت پایین تصویر تاریک تر ظاهر می شود ، زیرا کرکره برای

فلاش خیلی سریع است. من به چند تصویر نگاه کردم و فهمیدم که فقط 10-15٪ پایین تصویر تاریک تر می شود. در حالی که

خیلی خوشایند نیست ، می دانستم که می توانم از فیلتر Lightroom's Graduated Neutral تراکم برای رفع مشکل استفاده

کنم. بنابراین من به طور دائم سرعت شاتر خود را بر روی 1/320 تنظیم کردم و کل رویداد را با همان تنظیمات شات کردم. من

قدرت را در واحد Elinchrom تنظیم کردم تا متناسب با تنظیمات دوربین من باشد ، و هنگامی که من در معرض خوبی قرار گرفتم

، هرگز تا پایان رویداد آن را لمس نکردم. هر چند وقت یکبار مجبور می شد ISO را روی دوربین افزایش یا کاهش دهم ، اما من به

خروجی فلش که به زیبایی کار می کرد ، لمس نکردم. اکثر عکس ها به درستی در معرض قرار گرفتند ، اگرچه تعادل رنگ سفید

کابوس بود ، با تمام رنگ های زرد از چراغ های فلورسنت و تمام رنگ سفید از فلاش. تراز سفیدی خود را برای فلاش تنظیم کردم

و مجبور شدم نوری از محیط را نادیده بگیرم ، زیرا هیچ ژلی برای بازی کردن نداشتم. جعبه نرم در بالای سر من در حدود 2 متر

تنظیم شده بود و با زاویه حدود 30٪ پایین می آمد. من اکثرا درست در زیر جعبه نرم قرار گرفتم و گاهی اوقات به دور حلقه حرکت

کردم تا دیدگاهی متفاوت بدست آورم. اما من قدرت خروجی فلاش را که به زیبایی کار کرده است ، لمس نکردم. اکثر عکس ها

به درستی در معرض قرار گرفتند ، اگرچه تعادل رنگ سفید کابوس بود ، با تمام رنگ های زرد از چراغ های فلورسنت و تمام رنگ

سفید از فلاش. تراز سفیدی خود را برای فلاش تنظیم کردم و مجبور شدم نوری از محیط را نادیده بگیرم ، زیرا هیچ ژلی برای

بازی کردن نداشتم. جعبه نرم در بالای سر من در حدود 2 متر تنظیم شده بود و با زاویه حدود 30٪ پایین می آمد. من اکثرا

درست در زیر جعبه نرم قرار گرفتم و گاهی اوقات به دور حلقه حرکت کردم تا دیدگاهی متفاوت بدست آورم. اما من قدرت

خروجی فلاش را که به زیبایی کار کرده است ، لمس نکردم. اکثر عکس ها به درستی در معرض قرار گرفتند ، اگرچه تعادل رنگ

سفید کابوس بود ، با تمام رنگ های زرد از چراغ های فلورسنت و تمام رنگ سفید از فلاش. تراز سفیدی خود را برای فلاش

تنظیم کردم و مجبور شدم نوری از محیط را نادیده بگیرم ، زیرا هیچ ژلی برای بازی کردن نداشتم. جعبه نرم در بالای سر من در

حدود 2 متر تنظیم شده بود و با زاویه حدود 30٪ پایین می آمد. من اکثرا درست در زیر جعبه نرم قرار گرفتم و گاهی اوقات به دور

حلقه حرکت کردم تا دیدگاهی متفاوت بدست آورم. تراز سفیدی خود را برای فلاش تنظیم کردم و مجبور شدم نوری از محیط را

نادیده بگیرم ، زیرا هیچ ژلی برای بازی کردن نداشتم. جعبه نرم در بالای سر من در حدود 2 متر تنظیم شده بود و با زاویه حدود

30٪ پایین می آمد. من اکثرا درست در زیر جعبه نرم قرار گرفتم و گاهی اوقات به دور حلقه حرکت کردم تا دیدگاهی متفاوت

بدست آورم. تراز سفیدی خود را برای فلاش تنظیم کردم و مجبور شدم نوری از محیط را نادیده بگیرم ، زیرا هیچ ژلی برای بازی

کردن نداشتم. جعبه نرم در بالای سر من در حدود 2 متر تنظیم شده بود و با زاویه حدود 30٪ پایین می آمد. من اکثرا درست در

زیر جعبه نرم قرار گرفتم و گاهی اوقات به دور حلقه حرکت کردم تا دیدگاهی متفاوت بدست آورم.

در مورد لنز ، من Nikon 70-200mm f / 2.8G VR II را با f / 2.8 باز کردم و تقریباً دیافراگم را تغییر ندادم. من تصمیم گرفتم که به

طور گسترده ای شات کنم ، زیرا لازم بود که سوژه ها را از پس زمینه جدا کنم و هرچه بیشتر نور را به لنز بیاورم.


دروس آموخته شده:

1. فلش برای عکاسی از رویدادهای داخل خانه می تواند بسیار مؤثر باشد ، حتی اگر فقط می توانید از یک نور استفاده کنید.


2. هنگامی که شروع به مخلوط کردن انواع مختلف نور می کنید ، تعادل رنگ سفید می تواند دردناک باشد.


3. برای قوام عکس گرفتن در حالت دستی و قدرت فلاش دستی.


4. برای AF سریع و دقیق از لنزهای زوم سریع f / 2 - f / 2.8 استفاده کنید. نیکون 70-200 میلی متر ایده آل است ، اما می

توانید از 80-200 میلی متر قدیمی تر نیز استفاده کنید. اگر در نزدیکی ناحیه حلقه شلیک کنید ، هر چیزی در فاصله کانونی

کوتاهتر باشد و هر چیزی طولانی تر باشد خیلی طولانی است. شما به احتمال زیاد بین 70 تا 120 میلی متر شات خواهید کرد ،

گاهی اوقات تا 200 میلی متر بزرگنمایی می کنید تا برخی از عکس های بزرگ را بگیرید.


5. واحد POCKETWIZARD جدیدتر مانند FlexTT5 است که می تواند hypersync رسیدگی قطعا بیش از آنهایی که مسن تر که

به 1/250 سرعت همگام سازی محدود ترجیح داده است.


6. در حالت ایده آل ، شما باید در 1/500 شلیک کنید تا کاملاً حرکت را مسدود کنید. اگر همگام سازی با سرعت بالا در دسترس

داشتم ، می بایست به جای افزایش قدرت در فلاش ، به 1/500 شات می کردم و ISO خود را به 1600 می کردم. اگر تنظیمات

دوربینم را یکسان بگذارم و قدرت فلاش را افزایش دهم ، نتیجه آن بسیار پس زمینه تیره تر می شد.


7. به نظر می رسد حالت مداوم با انتخاب یک نقطه تمرکز واحد (نه AF پویا) نزدیک به مرکز بهترین نتایج را از نظر دقت و سرعت

AF نشان می دهد. موضوعات خودم را انتخاب کردم که روی آن تمرکز کنم و کانون تمرکز AF را به مکانی که در آن قرار داشت

منتقل کردم ، به طور معمول با هدف قرار دادن باسن ، بین محافظ قفسه سینه رنگ و لباس سفید. من تقریباً در تمام عکسهای

با این تنظیمات فوکوس کردم و فقط تمرکز را روی 5-6 تصویر (از بین 250 پوند + تصاویر) از دست دادم.


8. هنگامی که ورزشکاران خیلی نزدیک به منبع نور هستند (آن روز چند بار اتفاق افتاد) ، تصاویر کمی منفجر می شوند ، بنابراین

آماده باشید که یا به سرعت لنز را متوقف کنید ، یا می توانید در مرحله بعد از پردازش میزان قرار گرفتن در معرض را کاهش دهید

( تا زمانی که برجسته ها کاملاً منفجر نشوند).

شاید خواندن مقاله «نکاتی درباره عکاسی قایقرانی» نیز برای شما جالب باشد.

ارسال نظر

نام شما :
ایمیل :
تلفن تماس :
متن پیغام :
نمایش همه
علاقه مندی ها ()